قرار الهی

منبر،سخنرانی،دروس حوزه، مقالات اسلامی،روضه و..

قرار الهی

منبر،سخنرانی،دروس حوزه، مقالات اسلامی،روضه و..

پیوندهای روزانه
پیوندها

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

چه کنیم فرزند سالم و صالحی داشته باشیم؟


باران که در لطافت طبعش خلاف نیست 

در باغ لاله روید و در شوره بوم خس
زمین شوره سنبل بر نیارد 
درو تخم و عمل ضایع مگردان

اولین قدم برای داشتن فرزند صالح و متدین انتخاب زنی شایسته برای ازدواج است.

هر آقا پسری یا والدینی که دوست دارند فرزندان و نوه های صالحی داشته باشند که افتخار دنیا و ذخیره آخرتشان باشد این مطلب را دنبال کنند!

انتخاب زن شایسته

با توجه به اهمیت همسرگزینی و تاثیر بسیار حساس آن در شکل‏ گیری شخصیت فرزند، در منابع روایی از قول پیشوایان معصوم علیه السلام توصیه هایی بیان شده است که ملاک‌های  شایستگی زنان را بیان می دارند:  


1- متدین بودن
 اولاً همسر باید متدین باشد، زیرا دین می‌تواند انسان را از هر گونه انحراف‌های روحی و اجتماعی مصون دارد؛ و مسلماً زن و مرد با ایمان مطابق موازین و برنامه‌های دینی فرزند خود را تربیت کرده و احساس مسئولیت نسبت به این امر می‌نمایند.
پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده‌اند: 
«اگر کسی با دختری به خاطر کثرت مالش ازدواج کند خدا آن شخص را به همان اموال واگذار می‌کند و اگر کسی به خاطر زیبایی دختری با او ازدواج کند خدا به آن شخص آنچه را که از دیدنش ناراحت می‌شود نشان می‌دهد و اگر کسی با دختری به خاطر دینش ازدواج کند خداوند همه این موارد را برایش فراهم می‌کند.» (1)


2- حسن خلق
اخلاق نیک، مبداء اساسی پرورش نسل سالم است و این اصل چه در دوران جنینی و شیرخوارگی و چه در دوران تربیت کودک در خانواده، اثر مستقیم و یا غیر مستقیم دارد.


3- حسن خلقت و چهره و شادابی
زیبایی ظاهری غالباً کمک به دین می‌باشد و ضامن جلوگیری مرد از انحراف و بی‌عفتی است، به این معنی که زیبایی زن، غالباً مردها را از اجرا تمایلات غیرمشروع باز می‌دارد؛ و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای اطمینان خاطر مرد از زیبایی زن، اجازه دادند پیش از ازدواج، مرد او را ببیند؛ تا خاطر وی از نظر زیبایی و دل‌پسندی زن مطمئن گردد.
حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: 
«مرد مسلمان بعد از اسلام، هیچ سودی نبرده است بهتر از همسر مسلمانی که وقتی او را می‌بیند شاد می‌شود و زمانی که به او، امر می‌کند اطاعت کند و در نبود شوهر، حافظ خودش و اموالش باشد.» (2)
و نیز فرمودند: 
«بهترین زنان امت من خوش­روترین آن‌ها و زنی است که مهریه کم‌تری دارد.» (3) 



4- ولود بودن:
 زن بایستی خوش‌زا و بسیارزا باشد. چون قهراً، فرزند به کانون خانواده حرارت می‌بخشد.

و سزاوار است که هر مردی نسبت به ولود بودن یا نازا بودن زنان خانواده ای که می خواهد با آنها وصلت کند تحقیق کند تا در آینده گرفتار دوا و دکتر و مشکلات خانوادگی و... نگردد.


5- اصالت خانوادگی
 همسر باید از خانواده اصیل و تربیت شده و نجیب باشد، زیرا او بهتر می‌تواند کودکان را تربیت کند. اگر زن خود، فاقد تربیت باشد نمی‌تواند فرزند خوب پرورش نماید.
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: 
از سبزه‌هایی که در میان کثافات و پلیدی‌ها می‌رویند بپرهیزید. پرسیدند: سبزه‌های مذکور چیست؟ رسول خدا صلی الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: زن زیبایی است که در محیط پست و آلوده پرورش یافته باشد. (4)


6- هوش‌مندی
هنگام ازدواج باید توجه کرد، که ازدواج با کسی صورت گیرد که از نظر هوش و فهم در سطح پایینی نباشد. به این نکته در روایات اسلامی اشاره شده است. 
حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند:
بر حذر باشید از این که با زن احمق ازدواج کنید. همانا مصاحبت با او بلا و گرفتاری است و اولادی ضایع به‌وجود می‌آید. (5) 
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز در زمینه انتخاب همسر و تأثیر آن بر فرزند بیان داشتند: «بنگر فرزند خود را در کجا قرار می‌دهی که خون، تأثیر خود را باقی می‌گذارد. (پس همان ریشه خانوادگی راه خود را باز می‌یابد).» (6)
البته این موضوع در مورد مرد احمق هم می‌باشد ولی از آن‌جایی که نقش مادر مهم‌تر است در این حدیث روی مادر تأکید شده است.
 مادر علاوه بر ژنتیک، محیط رشد در دوران جنینی نوزاد را فراهم می‌کند و از نظر تربیت هم دارای نقش‌هایی است که از عهده پدر برنمی‌آید.



پی نوشت ها

1- «مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لِمَالِهَا وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِجَمَالِهَا رَأَی فِیهَا مَا یَکْرَهُ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِدِینِهَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِکَ»؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 51.
2- «مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیْهَا وَ تُطِیعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نفس‌ها وَ مَالِه»؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 40-41. 
3- «أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً»؛ الکافی (چاپ الإسلامیه)، ج 5، ص 324. 
4- «إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ»؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 35.
5- «إِیَّاکُمْ وَ تَزْوِیجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صحبت‌ها بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِیَاعٌ»؛ الکافی (چاپ الإسلامیه)، ج 5، ص 354.
6- «أنظر فی أیّ نصاب تضع ولدک فإنّ العرق دساس»؛ نهج الفصاحه، ص 266.

منبع: گلی از گلهای بهشت 313sardar.blog.ir

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۵:۲۶
  • ۶۲۱ نمایش

پرسش:
برای تولد یافتن فرزند پسر، در روایات چه سفارشاتی شده است؟
می‌خواهم فرزند پسر داشته باشم، پشنهاد شما چیست؟

پاسخ :

1. درباره‌ی تولد یافتن فرزند پسر، در احادیث سفارشاتی شده است که دو نمونه ذکر می‌شود:

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «کسى که فرزندى در راه دارد، اگر نیّت کند که نامش را محمد یا على بگذارد، خداوند متعال به او پسر خواهد داد».[1]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «هرکس که زنش باردار است و فرزندش چهار ماهه شد، رو به قبله بایستد و آیة الکرسى بخواند، و دست به پهلوى همسرش گذارد و بگوید: اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّدا (خداوندا من این فرزند، را محمد نام گذاردم)، خداوند این جنین را پسر می‌کند، و اگر به عهد خود وفا کند و نام او را محمد نهد خداوند آن را وسیله برکت او قرار دهد و گرنه اختیار با خداست که او را نگهدارد یا ببرد».[2]

2. گفتنی است؛ دعا کننده باید مصلحت الاهی در درخواست خود را در نظر داشته باشد؛ یعنی بداند که خداوند اگر مصلحت بداند دعایش را مستجاب می‌کند، و فرزندش، پسر متولد می‌شود. به دیگر سخن؛ تنها دعا برای پسر شدن فرزند علت تامه نیست، و نباید خیال کرد حالا که این دعا خوانده شد، حتماً باید پسر متولد شود. همچنین باید دانست که والدین از خداوند مهربان سلامت فرزند خود را بخواهند؛ همان‌طورکه هر وقت به امام زین العابدین(ع) بشارت مى‏دادند که فرزندى برایتان به دنیا آمده، سؤال‏ نمى‏فرمود که آیا پسر است یا دختر، بلکه مى‏فرمود: آیا سالم‏ و بى‏عیب است؟ اگر مى‏گفتند آرى، مى‏فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ‏ یَخْلُقْ‏ مِنِّی‏ شَیْئاً مُشَوَّهاً»؛ سپاس خدایى را که از من فرزندى ناهنجار به دنیا نیاورد.[3]



 منبع:

اسلام کوئیست نت[1]. ابن فهد حلى، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق و مصحح: موحدى قمى، احمد، ص 88، دار الکتب الإسلامی، بی جا، چاپ اول، 1407ق.

[2]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 6، ص 11، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[3]. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 88؛ الکافی، ج 6، ص 21.

منبع: گلی از گلهای بهشت 313sardar.blog.ir

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۴
  • ۴۷۶ نمایش

امام حسین

آیا امام حسین علیه السلام برتر از دیگر امامان است؟


پاسخ:


بر اساس متون مقدس دینی و روایات ائمه همه ائمه نور واحد هستند(1).

یعنی در فضائل ذاتی برابر هستند اما شرائط زندگی و موقعیت سیاسی و اجتماعی که در آن زندگی می کردند مساوی نبوده است و چه بسا همین موقعیت خاص اجتماعی موجب یک نوع برتری برای آن امام (ع) شده است.

حال این برتری یا از این نظر است که خداوند به آن امام (ع) عنایت ویژه ای نموده است.

چنانکه امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند:

به درستیکه خدای تبارک و تعالی در قبال شهادت امام حسین (ع)، امامت را در فرزندان و ذریه او قرار داد، و شفا را در تربتش و استجابت دعا را در نزد قبرش و زائر قبر حسین علیه السلام مدتی را که به زیارت می رود تا بر می گردد جز عمر او بحساب نمی آید.(2)

و یا از این نظر است که بیان برتری امام خاصی در متون دینی عاملی در ایجاد پیوند بین مکتب و عواطف و احساسات و عشق مردم خواهد گشت و همین موجب زنده بودن همیشگی مکتب خواهد شد.

چنانکه امام صادق (ع) فرمود: "اگر نزد کسی از حسین (ع) یادی به میان آید و اشک از چشمان او باندازه بال مگسی جاری شود ثوابش بر خدای عز و جل است که کمترین آن دخول در بهشت است(3)

روایات زیادی که فضیلت گریه و عزاداری را برای امام حسین (ع) بیان می کنند در همین راستا قرار دارند.

اما نکاتی که می توان اشاره نمود :

- آشکار نمودن و نشان دادن روح حماسی و شجاعت و قهرمانی امام (امامت) در یک صحنه و میدانی که در جلو چشم هزاران افراد بوده

و چندین تاریخ نگار و مورخ، با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده اند و آنرا ثبت نموده اند. و همین موجب زنده شدن روح حماسی و غیرت و شجاعت در میان مسلمین شده است.

پیامدهای آن قیامهای متعددی بود که پس از عاشورا رخ داده است. و در واقع کمتر انقلاب مردمی بعد از امام حسین (ع) در ممالک اسلامی رخ داده که رهبران آن نهضت، از امام حسین (ع) الگو نگرفته باشند.

و به تعبیر شهید مطهری: "کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حق پرستی است.(4)

 2- امام حسین (ع) شخصیت اسلامی مسلمین را زنده کرد.(5)

3- واقعا کربلا، پیامی است که با خون نوشته شد. و تاریخ نشان می دهد که سخنانی که با خون نوشته شده هرگز پاک نمی شود. زیرا از کمال صداقت و خلوص و عمق تصمیم و اندیشه حکایت می کند.(6)

هیچ کس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز می کنند و برای بشر آزادی را به هدیه می آورند آنها هستند که برای بشر محیط عدالت بوجود می آورند

که دانشمندان به کار دانش خود مشغول باشند؛ مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد، تاجر تجارت کند، محصل درس بخواند،

و هر کس کار خودش را انجام دهد. اوست که محیط مناسب را برای دیگران به وجود می آورد مثل آنها مثل چراغ و مثل برق است. اگر چراغ یا برق نباشد، ما و شما چکار می توانیم انجام دهیم؟(7)

نتیجه این که :

امام حسین(ع) به خاطر شرایط زمانی در این برهه از تاریخ قرار گرفت و صاحب این مقام و منصب شد و شیعه معتقد است هر امام دیگری اگر در زمان ایشان بود و این شرایط را داشت قطعا کارهایی را که امام حسین(ع) کرد می کردند.


پی نوشت:


   1-بحار الانوار ج 26 ص 222 و 280 و 310.

   2- بحار الانوار ج 44 ص 221، تفسیر برهان ج 4/242،

   3- بحار الانوار ج 44، ص 289 و 291.

   4- مجموعه آثار مطهری، ج 17، ص 45.

   5- همان، ص 50 تا 62.

   6- همان، ص 656 و 657.

   7- همان، ص 42.